۱۹ اسفند ۱۳۸۸

ترک اعتياد و عوارض ناشی از آن

اعتياد بدترين بلای عالم و رها شدن از دست آن بسيار سخت و همراه با عوارضی سنگين است که برای مدت طولانی، زندگی روزمره انسان را تحت تاثير خود قرار می دهد. تاثيراتی ناشی از تحول در ساختار بيولوژيک بدن انسان. اعتياد ساکت و بدون آن که متوجه حضور او شويد وارد زندگيتان میشود و خود را با شرايط روحی و جسمی شما سازگار می سازد. جزئی از شما می شود. تا آنجا که به هيچ قيمتی راضی به جدايی از آن نمی شويد. مگر کسی قبول می کند که دستش را قطع کنند!

اعتياد طولانی من هم برای خودش داستانی شده. هرچند در ابتدا کمک زيادی به پيشرفت سريع فکری من کرد، اما به تدريج باعث تقليل توان مبارزه با مشکلات بدون مصرف روزمره در من شد. مبارزه با اعتياد را از حدود يک ماه قبل آغاز نمودم و سعی می کنم هر چه زودتر به زندگی عادی خودم باز گردم. مطمئن هستم، بررسی علل اعتياد به عدم بازگشت مجدد به آن کمک زيادی خواهد نمود.
نوشيدن قهوه تلخ را هر چند در ابتدا با بی ميلی شروع کردم. اما به دليل عدم وجود آب سالم در شهر های محروم در جنوب و جنوب شرقی ايران، تنها راهي بود براي مجبور ساختن من به جوشاندن آب. نوشيدن قهوه را با 1.8 ليتر در روز آغاز نمودم. با افزايش فشار کار و نياز مداوم به مايعات، مصرف قهوه را بالا بردم. پس از گذشت چند ماه تصميم گرفتم براي کنترل قند خون، از مصرف شکر پرهيز کنم. تاثير کافئين قهوه بر مغزم افزايش يافت. بجای اين که مغزم قند بسوزاند، به کافئين عادت کرد. بدون نوشيدن يک فنجان قهوه هر نيم ساعت يک بار، محال بود کاری انجام دهم.
همواره به اشعار و انديشه هاي جلال‌ الملک ايرج‌ ميرزا علاقه زيادي داشتم. اشعار و انديشه او در مسائل اجتماعی، دارای معانی بسيار صحيح و عمیق است. او در بيتی از اشعار خود در اهميت علم می گويد:
تکيه بر حسن مکن، در طلب علم برآي، اين درختيست که هر فصل دهد بر تو ثمر
من هم دقيقاً همين کار را انجام دادم و همواره در همه کار ها سعی کرده ام از روابط علمی استفاده کنم، و دقت می کنم هيچ کاری بدون تکيه به روابط علمی ثابت شده انجام نشود. اما مثل اينکه، تبليغات مثبت و استفاده ابزاری از علم نيز بی تاثير در افزايش شدت اعتياد من به قهوه نبود. بر اساس معادله:

همان معادله معروف انرژی Albert Einstein، برای افزايش مقدار انرژی، بايد يکی از پارامترهای طرف ديگر معادله افزايش پيدا کند. افزايش c به دليل مربع بودن خيلی خوب است، ولی کنترل اندازه سرعت نور ماوراء قدرت بشر است و فقط خدا قادر به تغيير آن می باشد. تنها پارامتری که به سادگی قابل افزايش است جرم m است. جرم مايع با حجم و چگالی رابطه دارد. حجم زياد مايع باعث می شود دفعات زيادی به توالت نياز پيدا کنم. پس بنابراين با توجه به رابطه:

برای افزايش جرم بايد غلظت قهوه را زياد کرد. در اين صورت انرژی بيشتر در حجم کمتر توليد خواهد شد. انواع قهوه را در اين چند سال آزمايش نموده و به اين نتيجه رسيده ام که قهوه خوب و تاثيرگذار بايد داراي ذرات بيشتري به ازاي هر قاشق چاي خوري، نسبت به قهوه هاي ديگر داشته باشد. اين هم سوء استفاده از علم توسط من که دود آن اول در چشم خودم رفت. به قول مولوی:
تیغ دادن در کف زنگی مست به که آید علم، ناکس را بدست
اکثر معتادان عالم، دو عامل "دوستان بد" و "ذغال خوب" را از عوامل موثر براي کشيده شدن به اعتياد مي دانند. در مورد من عامل اول اثری نداشت، ولی عامل دوم بسيار موثر بود.
انگيزه ترک اعتياد از زمانی در من شروع شد که متوجه سفيد شدن سريع موهای سرم شدم. سفيدی مو در سن بيست و چند سالگی زياد جالب نيست. چرا که بسياری از امکانات ارزان قيمت نظير تماس تلفنی ارزان و طولانی مدت، تخفيف هزينه اقامت در هتلهای مجلل و ... فقط برای جوانان کمتر از بيست و هفت سال ارائه می شود و موی سفيد همه برنامه ريزی ها را خراب می کند. پس بايد جوان بود و جوان ماند.
با روش معکوس يعنی با کاهش غلظت قهوه و افزايش حجم آب شروع به ترک اعتياد تدريجی نمودم. تقريباً نوشيدن قهوه را به يک تا دو فنجان رقيق شده در هفته کاهش داده ام و اميدوارم در مرحله بعد بتوانم برای هميشه و بطور کامل از شر اين بلای خانمانسوز راحت شوم. اما حالا بی خوابی شبانه و بی حالی و بی حوصلگی روزانه کمی اذيت می کند و ميل نوشيدن قهوه در ساعات خاصی از شبانه روز وسوسه ام می کند. اينها عوارض ناشی از ترک اعتياد هستند. از ابتدا جدول داده از زمان احساس تمايل به نوشيدن قهوه جمع آوری کرده ام اما چون هيچ رابطه معنی داری در آن پيدا نکردم فعلاً از انتشار آن خودداری می کنم. هر وقت احساس تمايل به نوشيدن قهوه همراه با تشنگی است، کمی آب می نوشم. و هر موقع احساس خماری می کنم، سراغ دوستانم می روم و با کمی گپ دوستانه اين احساس به فراموشی سپرده می شود. با تشکر از دوستانی که در اين مدت من را تحمل کرده اند.