۲۵ بهمن ۱۳۸۸

والدين من در مالزی

سرانجام بعد از چند سال امروز و فردا کردن من، والدينم به مالزی آمدند تا از نزديک ببينند من در اينجا چه کار می کنم! دليل اصلی که باعث شد آنها به من شک کنند و اين سفر طولانی و مشقت بار را با توجه به کهولت سن، دوری مسافت، نبود شرايط مساعد و ايمن نقليه مسافرتی به جان بخرند و به اينجا تشريف بياورند عبارتند از:
  1. تبليغات منفی توسط عده ای دوست نما
  2. عدم تماس از طرف من با ايران در طول اين چند سال
  3. مرموز نويسی پست های بلاگ
هرچند مطمئنم دليل دوم و سوم از دليل اول برای آنها مهمتر بوده است. در هر صورت من عاشق اين دو فرشته آسمانی هستم. حتی اگر آنها به سلامت بودن من از لحاظ روانی و جسمانی اعتقاد نداشته باشند. هدف تمامی تلاش من در اين سالهای دوری سربلندی و کسب افتخار تنها برای آنها بوده و بس.
جمعاً توانستم شش شبانه روز را در کنار والدينم سپری نمايم. دوست نداشتم اين لحظات شيرين به اين زودی ها تمام شود. تقريباً تمام وقتم را با آنها گذراندم. سعی کردم کليه تماسهايی که با من در اين مدت گرفته شد را بی پاسخ بگذارم. اين امر باعث دلگيری بسياری از دوستان نزديکم شد که با توجه به شرايط منحصربفرد که در آن قرار داشتم، دلگيری آنها برایم کوچکترين اهميتی ندارد.
چيزی که من را در اين مدت رنج می داد اين بود که نتوانستم وسيله نقليه مناسبی را با همه تلاشی که در اين چند هفته نمودم، تهيه کنم. علت آن به هيچ وجه مادی نيست (خوردو ارزانترين و ساده ترين چيزی است که در مالزی می توان پيدا کرد خصوصاً اگر دوست خوب و با تجربه ای در اين زمينه مانند اميدرضا سعادتيان داشته باشی) دليل آن تنها بی استعدادی من در رانندگی و عدم موفقيت در آزمون بی خاصيت گرفتن گواهینامه رانندگی است. اين مشکل با ترفند آشنايی با فرهنگ بومی ملل و استفاده از وسايل حمل و نقل عمومی به تبعيت از جهانگردان حرفه ای اروپايی و امريکايي مرتفع شد، ولی به خوبی می دانم که به دلشان نچسبيد.
با توجه به گستردگی جاذبه های توريستی مالزی، تنها موفق به بازديد از تعداد قليلی از آنها شديم. ماشين کابلی Genting Highland، آکواريوم زيرزمينی و پل هوايي برجهای دوقلو، شهر خلوت و زيبای پوتراجايا، جنگل و پارک مرکزی کوالالومپور، پارک پرندگان و باغ ارکيد، Sunway Pyramid و چند مرکز خريد از جمله مکانهايي بودند که با توجه به کمبود وقت موفق به بازديد از آنها شديم. بازار کامپيوتر و قطعات الکترونيک که از جذابترين مکانهای مالزی برای من به شمار می رود، هيچ جذابيتی برای پدر و مادرم نداشت. آنها فقط از مودب بودن فروشندگان، آرامش، مناظر طبيعی و سر سبزی مالزی لذت می بردند.
چيزی که من هيچ وقت به آن توجه نمی کردم، جوان بودن اکثريت جامعه مالزی بود. چروکهای صورت و وجود چند تار سفيد شده مو در کله طاس من در مقايسه با قوم مالايي و چينی باعث نگرانی مادرم شده بود و هيچ روزی را از بدون غصه پير شدن زود هنگام پسرش به شب نرساند (اين ديگه تقصير من نيست).
شب آخر حضورشان در مالزی به نصيحت کردن من سپری شد. "آرش دروغ نگو" مهمترين خواسته پدر و مادرم از من بود. برای پدر و مادرم مهمترين چيز درستکار بودن من است. آنها بسيار از دروغگويي من ناراحت بودند. به آنها توضيح دادم که من پسر خوبی هستم و هيچ وقت دروغ نمی گويم و فقط بعضی از وقت ها بصورت مصلحتی و برای اين که کسی تا لحظه آخر سر از کارم در نياورد و مزاحم مسائل شخصی و خصوصيم نشود، راستش را به کسی نمی گويم که اين دروغ محسوب نمی شود. اما آنها باز اصرار داشتند که اين کار دروغگويي محسوب می شود. جواب من در نهايت اين بود:
چشم قول می دهم از اين به بعد ديگر به هيچ وجه دروغ نگويم، چه مصلحتی و چه ...
مسئله ديگر بلاتکليفی و بی هدفی من بود که آن هم به زودی مرتفع خواهد شد. ورزش و تندرستی، تغذيه و مسکن مناسب هم از دقدقه های ديگر آنها بود. قول دادم به محض اينکه تکليفم مشخص شد آنها را عملی کنم. به سياست هم کاری نداشته ام، ندارم و نخواهم داشت. جمله "درس و آزمايشگاه همه چيز نيست" شيرين ترين جمله ای بود که از پدر و مادرم شنيدم. ای کاش 25 سال قبل، پيش از اين که آلوده اينها شوم، اين جمله روحانی را می شنيدم.
در آخر پدر و مادرم مالزی را به مقصد ايران ترک نمودند. جدا شدن از آنها برايم خيلی سخت بود. ای کاش برای هميشه پيش من زندگی می کردند. به انتهای سالن فرودگاه رفتم و تا آنجا که امکان داشت بلند شدن هواپيما و پرواز آنها به سمت ايران را مشاهده کردم. ديوارهای سالن فرودگاه، اجازه تعقيب هواپيما را تا انتها نمی دادند. دوباره تنها شدم. تنهای تنها...

۷ نظر:

  1. 1. گرچه مهستی میگه: غصه نخور زندگی رنگارنگه، یه وقتایی دور شدنم قشنگه
    ولی من کاملاً باهاش مخالفم! اصلاً هم دور شدن قشنگ نیست!!
    2. گرچه یه کم مشکوک نوشتی، ولی خب بر اساس نبوغ خودمون، منتظر رسیدنِ شیرینی و شام از بابت مسائلِ مرتفع شدنی هستیم! :D
    3. حالا که با مهستی شروع شد، با حمیرا تمومش میکنیم: تو تنها نیستی خدا یارته، اون مهربونه نگهدارته

    پاسخحذف
  2. سلام دوست عزیز.......
    باید بگم ایران آفتابه نمی تونه بسازه چون فناوری زیادی می خواد ولی میتونه رو فرکانس ماهواره ای بی بی سی پرشین نویز بندازه که 2 ماه هیچی تو هیچکجای جهان نشون نده . یا خودش ماهواره هوا کنه .... یا اورانیوم 20 دصد غنی سازی یا سلول های بنیادی و لیزر دست پیدا میکنند که البته اینها در برابر آفتابه سازی خیلی پیش پا افتاده است ولی خوب در کل همه یک نقصی دارند نمی شه مبرا دونست از هر عیب و نقصی ........ فکر نکنی کشته مرده احمدی نژادم های یک نفری که میانه رو هستم .

    پاسخحذف
  3. salam
    man va madaram az khandane in matalebe ziba lazzat bordim
    az khalesane bodane ghal va ghalame shoma lazzat mibaram

    shima

    پاسخحذف
  4. arash khan

    mmanam mige

    be onvane moalemi ke omri ba shoma javanha be sar bordeva mohasye ghahveisho sefid karde

    mige:
    jane man ta nabashad chizaki
    mardom nagoyand chiz ha.........

    پاسخحذف
  5. سلام آقا آرش.با کمال احترام باید ارز کنم بنده قبل از اینکه بیام مالزی مطالب شما را راجع به مالزی میخندم و تصور میکردم دارم به بهشت می ایم ، در صورتی که اصلااینطور نبود، یکی از علل ان تبلیغات دوستانی مثل شما بود که از اینجا خیلی تعریف میکردید.البته مالزی در اصل تعریف هم داره.ولي اگر امکانش برای شما هست بنویسید برای کسی که بتونه خوب پول خرج کنه یا درامد خوبی داشته باشه.در غیر این صورت بنده اصلان به کسی توصیه نمیکنم اینورا بیاد برای درس خوندن.مثلا وقتی شما صحبت از مردم مهربان مالزی میفرماید یک نگاهی به امار خیلی زیاد رشوه گیری و آزار و اذیت پلیس نسبت به ایرانیان هم بفرماید که هر دفعه از ایرانیان میشنویم.مساله بعدی اینکه شما وقتی میفرماید ماشین ارزان به نظر شما اینجا ماشین ارزان است..اینکه شما ماشین کانچیل که از نظر کیفیت از رنو هم کمتر و ضعيف تر هست رو صفر با قیمت حدود ۷،۲۰۰،۰۰۰ تومان میخريد تازه با حساب رینگیت ۳۰۰ تومان نه الان ۳۳۵ تومان آیا این ماشین با توجه به قیمت بنزین لیتری ۶۰۰ تومان و عوارض چپ و راست جاده ایی خودرویی ارزان به حساب میاید. آیا ماشین ویرا با قیمت ۷۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان دست ۲ که معادل یک پژو ۴۰۵ مدل ۸۰ هاست قیمتی ارزان به حساب می اید آنهم با ترافیک کوالالامپور ؟؟؟؟لطف کنید حقایق کامل را برای هموطنان روشن کنید. اینجا رفتن به یک تفریح ساده برای یک دانشجو حد اقل ۱۰۰ رینگیت یا ۳۳،۵۰۰ تومان آب میخورد...آیا در ایران هم همینطور است.البته نظر شخصی شما محترم است...والی من فکر کنم باید یک سری واقیاتها را هم برای جوانان روشن کرد تا خیلی چیزها را بدانند.مثلا ایرانیان که به اینجا میایند اصلان از روابط جنسی خانومها و آقایان در اینجا خبر ندارند.این عدم آگاهی خودتان میدانید که سبب خیلی مشکلات برای ایرانیان شده. بهر حال یا حق  

    پاسخحذف
  6. سلام آقا آرش.با کمال احترام باید ارز کنم بنده قبل از اینکه بیام مالزی مطالب شما را راجع به مالزی میخندم و تصور میکردم دارم به بهشت می ایم ، در صورتی که اصلااینطور نبود، یکی از علل ان تبلیغات دوستانی مثل شما بود که از اینجا خیلی تعریف میکردید.البته مالزی در اصل تعریف هم داره.ولي اگر امکانش برای شما هست بنویسید برای کسی که بتونه خوب پول خرج کنه یا درامد خوبی داشته باشه.در غیر این صورت بنده اصلان به کسی توصیه نمیکنم اینورا بیاد برای درس خوندن.مثلا وقتی شما صحبت از مردم مهربان مالزی میفرماید یک نگاهی به امار خیلی زیاد رشوه گیری و آزار و اذیت پلیس نسبت به ایرانیان هم بفرماید که هر دفعه از ایرانیان میشنویم.مساله بعدی اینکه شما وقتی میفرماید ماشین ارزان به نظر شما اینجا ماشین ارزان است..اینکه شما ماشین کانچیل که از نظر کیفیت از رنو هم کمتر و ضعيف تر هست رو صفر با قیمت حدود ۷،۲۰۰،۰۰۰ تومان میخريد تازه با حساب رینگیت ۳۰۰ تومان نه الان ۳۳۵ تومان آیا این ماشین با توجه به قیمت بنزین لیتری ۶۰۰ تومان و عوارض چپ و راست جاده ایی خودرویی ارزان به حساب میاید. آیا ماشین ویرا با قیمت ۷۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان دست ۲ که معادل یک پژو ۴۰۵ مدل ۸۰ هاست قیمتی ارزان به حساب می اید آنهم با ترافیک کوالالامپور ؟؟؟؟لطف کنید حقایق کامل را برای هموطنان روشن کنید. اینجا رفتن به یک تفریح ساده برای یک دانشجو حد اقل ۱۰۰ رینگیت یا ۳۳،۵۰۰ تومان آب میخورد...آیا در ایران هم همینطور است.البته نظر شخصی شما محترم است...والی من فکر کنم باید یک سری واقیاتها را هم برای جوانان روشن کرد تا خیلی چیزها را بدانند.مثلا ایرانیان که به اینجا میایند اصلان از روابط جنسی خانومها و آقایان در اینجا خبر ندارند.این عدم آگاهی خودتان میدانید که سبب خیلی مشکلات برای ایرانیان شده. بهر حال یا حق  

    پاسخحذف